دیکشنری
داستان آبیدیک
Reed Organ
ɹid ɔɹgən
فارسی
1
عمومی
::
(مو) یكنوع الت موسیقی بادی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REDUPLICATED
REDUPLICATION
REDUPLICATIVE
REDUVIID
REDWING
REDWOOD
REEBTRY
REECHO
REECHY
REED
REED BED
REED BEFORE THE WIND LIVES ON, WHILE MIGHTY OAKS DO FALL
REED MACE
REED OF A PIPE
REED OR READ
REED ORGAN
REED PETAL
REED PIPE
REED STOP
REED VALVE
REEDBUCK
REEDIFY
REEDING
REEDUCATE
REEDUCATION
REEDY
REEF
REEF IN
REEF KNOT
REEFER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید